امروزه استفاده از واژۀ سیستم (برابرنهاد فارسی آن: سامانه) بسیار مرسوم است؛ به طوری که معمولاً زمانی که فردی در مورد سیستم گوارش یا سیستم اعصاب خود سخن میگوید، کمتر کسی به معنای واقعی آن میاندیشد. به طور مشابه عباراتی چون سیستمهای حمل و نقل، سیستم اقتصادی، سیستم حاکمیتی و سیستمهای مکانیکی، بسیار به کار میروند (تیموری و فراهانی، 1386).
صاحبنظران تقسیمبندیهای مختلفی را برای سیستمها درنظر گرفتهاند که به عنوان نمونه میتوان به سیستمهای باز و بسته، سیستمهای قطعی و احتمالی، سیستمهای ایستا و پویا و سیستمهای سخت و نرم اشاره نمود (وکیلی، 1398)؛ در این میان و بهخصوص در سالیان اخیر، محققّان نگاه ویژهای به سیستمهای نرم[1]، خصوصیات آنها و روشهای حلّ مسأله در این سیستمها داشتهاند.
موضوع اصلی در سیستمهای نرم، انسان است. در حقیقت سیستمهایی که با مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تصمیمات، حالات و اقدامات انسانی در ارتباط باشند، سیستمهای نرم نامیده میشوند که بخش اعظمی از سیستمهای اجتماعی- فنّی موضوع علم مدیریت را دربرمیگیرند. در این سیستمها برخلاف سیستمهای سخت، تحلیلها، تفسیرها و پیشگوییها بسیار مشکل و بعضاً نادرست از آب درمیآیند، چرا که شرایط از یک لحظه به لحظۀ دیگر در حال تغییر و غیر قابل پیشبینی است و امکان الگوسازی -آنگونه که در سیستمهای سخت مورد استفاده قرار میگیرد،- برای تحلیلگران وجود ندارد.
روابط در میان اجزای سیستمهای نرم بسیار زیاد است و گاهی شناخت این روابط بسیار پیچیده میشود. امکان دارد اهداف در یک سیستم نرم در تضاد با یکدیگر قرار گیرند و از آنجا که تصمیمات بر اساس معیارهای فکری مدیران اتخاذ میگردد، گاهی ممکن است در مورد یک مسأله، تصمیمات متفاوتی گرفته شود.
در اینخصوص میتوان به مفهوم فریم[2] (کادر) در عکاسی اشاره نمود که اولین بار توسط گافمن[3] (1974) در حوزۀ مدیریت معرفی شد. یک فریم در عکاسی نشان میدهد چه چیزهایی مورد توجه عکاس قرار گرفته است و چه چیزهایی کنار گذاشته شده است. به بیان دیگر، موضوعاتی که از نظر عکاس مهم به نظر میآمده است، در کادر قرار گرفته و بقیۀ چیزها از کادر خارج شده است. وقتی انسانها در مقابل یک واقعۀ جدید قرار میگیرند، آن را مطابق با چارچوب و فریمهای ذهنی خود تفسیر مینمایند. از آنجا که دانش، ادراکات، باورها و نوع نگاه انسانها به مسائل از شخصی به شخص دیگر تفاوت دارد، لذا فریم آنها از مسائل نیز با یکدیگر متفاوت است؛ به عبارت دیگر امکان دارد هر یک مسأله را به گونهای د نظر گیرند و به شیوههای متفاوت دربارۀ آن قضاوت کنند (پید[4]، 2004).
در مورد مسائل یک سازمان، خبرگان باید طیّ یک فرایند تعاملی و هوشیارانه، موضوعات مهمّی را که لازم است در کادر قرار گیرند، شناسایی نمایند. ضروری است خبرگان فریمهای خود را با یکدیگر به اشتراک گذارند، چراکه در غیر این صورت مسائل تا حدّ بسیاری متفاوت از یکدیگر به نظر میآیند.
باید توجّه داشت که در سیستمهای نرم امکان آزمایش واقعی بر پدیدهها با محدودیتهای بسیاری مواجه است؛ حتّی در بسیاری از موارد این امکان از تحلیلگران به علّت ماهیت خاصّ پدیده، سلب میگردد. گاهی مسائل در یک سازمان تحمیلی و غیر قابل پیشبینی است، لذا مدیران مجبورند برای این دسته از مسائل راه حلّی بین خوب و بهتر پیدا نمایند.
رویکرد حلّ مسأله در سیستمهای نرم (که به رویکرد نرم معروف است) اغلب در علوم اجتماعی به کار بسته میشود و با توجه به ماهیتی که این مسائل دارند، اغلب اجماع بر روی یک راه حل خاص به سهولت حاصل نمیگردد (علیاکبری، 1387).
[1] Soft Systems
[2] Frame
[3] Goffman
[4] Pidd
- تیموری، ابراهیم و فراهانی، مینا (1386). مقدمهای بر الگوسازی سیستمهای اجتماعی. تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.
- علیاکبری، آرش (1387). چگونگی مواجهه با مسائل در سیستم های نرم. دوماهنامه توسعه انسانی پلیس. 5(20): 7- 21.
- وکیلی، شروین (1398). نظریۀ سیستمهای پیچیده. تهران: شورآفرین.
- Goffman, E. (1974). Frame analysis: An essay on the organization of experience. Boston: Harvard University Press.
- Pidd, M. (2004). Tools for thinking, Modeling in management science. Lancaster, United Kingdom: Lancaster University.
ارجاع به این مقاله به شیوۀ APA
احمدی، محمّدمیلاد (1402، مرداد 11). دربارۀ «سیستمهای نرم» چهقدر میدانیم؟ وبگاه شخصی دکتر محمّدمیلاد احمدی. https://mmiladahmadi.ir/2023/08/02/how-much-do-we-know-about-soft-systems/
Ahmadi, M.M. (2023, August 2). How much do we know about “soft systems”? Personal website of Dr. Mohammad Milad Ahmadi. https://mmiladahmadi.ir/2023/08/02/how-much-do-we-know-about-soft-systems/
باسلام و احترام
این متن به خوبی توضیح داده است که سیستمهای نرم با مسائل انسانی و اجتماعی در ارتباط هستند و چالشها و پیچیدگیهای آنها نسبت به سیستمهای سخت بیشتر است و تأکید بر اهمیت فریمها در تفسیر و تحلیل مسائل و نقش آن در شکلدهی به نگرش افراد، بسیار مفید است.در مورد اهمیت تعامل و به اشتراک گذاری فریمها توسط خبرگان برای شناسایی موضوعات مهم و تصمیمگیری مناسب، نکات مهمی بود که باید در نظر گرفته شوند. همچنین، تأکید بر پیچیدگی و غیرقطعیت مسائل در سیستمهای نرم، و اینکه نیاز به رویکردهای حل مسئله انعطافپذیر دارند، از جمله نکات کلیدی بود.
باتشکر
در این مقاله به سیستم های نرم پرداخته شد.
سیستمهای نرم به سیستمهایی گفته میشه که با مسائل مربوط به انسانها مثل مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تصمیمگیری و… سر و کار دارن. مثل سیستم گوارش یا سیستم عصبی بدن انسان، سیستمهای حمل و نقل، سیستم اقتصادی، سیستم حاکمیتی و… هم جزو سیستمهای نرم به حساب می آیند.
تفاوت سیستمهای نرم و سخت:
در سیستمهای نرم، تحلیلها، تفسیرها و پیشبینیها خیلی سخته و ممکنه اشتباه از آب در بیان. به این دلیله که شرایط این سیستمها خیلی سریع تغییر میکنه و نمیشه به طور دقیق پیشبینی کرد که چی میخواد اتفاق بیفته. برعکس سیستمهای سخت که میشه به طور دقیقتر تحلیلشون کرد و پیشبینیهایی در موردشون داشت.
مثال:
فرض کنید یه شرکت میخواد یه سیستم جدید برای مدیریت حقوق و دستمزد کارمندهاش راه اندازی کنه. این سیستم یه سیستم نرمه چون با مسائل انسانی مثل حقوق، مزایا، رضایت کارمندها و… سر و کار داره. تحلیل و پیشبینی دقیق این سیستم سخته چون ممکنه شرایط اقتصادی، قوانین دولتی و… تغییر کنه و روی سیستم تاثیر بذاره.
با سلام خدمت دکتر احمدی گرامی وبا تشکر از مقاله مورد نظر
برخی از ابزارهای حل مسئله میتوانند یک مسئلهی واقعا پیچیده و آشفته را، بسیار ساده کنند. در مواردی که عوامل زیادی در مسئله دخیل هستند و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، مشخص کردن اینکه ریشهی مسئله در کجا قرار دارد، میتواند کار دشواری باشد و این سردرگمی میتواند پیدا کردن راهحل را غیرممکن سازد. در چنین مواردی، چیزی که به آن نیاز داریم رویکردی به حل مسئله است که دید روشنی دربارهی اینکه چه چیزهایی درگیر هستند، به ما میدهد. درنتیجه میتوانید روی این موضوع تمرکز کنیم که برای بهبود وضعیت چه کاری باید انجام دهید. در چنین وضعیتهایی، روششناسی سیستمهای نرم (SSM) ابزار مناسبی برای تصمیمگیری است.
متدولوژی سیستم نرم راه حل موثر و کارآمدی را به منظور پیاده سازی و تحلیل سیستمی از فرایندهایی که به فرایندهای تکنولوژیک و فعالیتهای انسانی وابسته اند، ارائه میدهد و زمانی به کار میرود که اهداف سیستم به سختی تعیین میشوند، اتخاذ تصمیم نامعلوم باشد، سنجش عملکرد در بهترین کیفیت غیرممکن و رفتار انسان غیرمنطقی باشد. متدولوژی سیستم نرم راه حلهای جایگزینی را پیشنهاد میدهد و یک راه حل شدنی را انتخاب میکند.
با سلام و عرض ادب
تغییرات معمولا شامل افراد، فرآیندها و تجهیزات میشوند.
معمولا تجهیزات سادهترین راه برای تغییر هستند و شما به راحتی فارغ از داشتن دغدغه های مالی میتوانید تجهیزات و سیستمهای جدید خریداری و جایگزین کنید.
فرآیندها و ایجاد سیستم های جدید به تعاریف بسیار زیادی احتیاج دارند؛ اما برای پیادهسازی، روشن و سرراست هستند.
تغییر در افراد،فرهنگ یا گرایشها را درگیر میکند و معمولا دشوارتر است.
پس در نتیجه سیستم های نرم به دلیل سر و کار داشتن با انسانها و نوع رفتارها و اندیشه ها و برداشت های مختلف به مراتب پیچیده تر و دشوارتر هستند تا به کارگیری و به نتیجه مثبت میسر بشوند.
همة ما در میان جریان پیچیده ای از رویدادها و عقاید متغیری زندگی میکنیم که در طی زمان پدیدار میشوند. ما آن را «زندگی روزمره» مینامیم. در میان این تغییرات، بارها و بارها با موقعیتهایی مواجه میشویم که ما را به فکر وامیدارد، چنین شرایطی را «موقعیتهای مساله زا» فرض میکنیم. بنابراین متدولوژی سیستمهای نرم (SSM) روشی سازمانیافته برای برخورد با موقعیتهای اجتماعی مساله زا است که توسط «پیتر جکلند» طراحی شده است. این سیستم که، «اقداممحور» است، شیوة تفکر دربارة چنین موقعیتهایی را به نحوی ساماندهی میکند که بتوان اقداماتی در جهت بهبود انجام داد. نگارنده در کتاب حاضر نخست، یک توضیح کلی از (SSM) و کاربرد آن ارائه میدهد، سپس شرحی تفصیلی از تکنیکهایی که در زمینة SSM استفاده میشود، بیان میکند. همچنین در این کتاب، بسیاری از موارد استفادة علمی از SSM، در موقعیتهای واقعی در بخش خصوصی و دولتی با ارجاعدهی به منابع تفصیلی بیشتر به اختصار بیان شده است
با تشکر از مطالب مفید شما