اربعین همانند یک دانشگاه اجتماعی

تالکوت پارسونز[1] (1902-1979 میلادی)، نظام‌های اجتماعی[2] را درون نظام‌های بزرگ‌تری تعریف می‌کرد که همواره از مقتضیات نظام‌های احاطه‌کنندۀ خود اثر می‌گیرند؛ از این منظر، وی نهاد آموزش را آماده کنندۀ افراد جهت نقش‌آفرینی در جهان اجتماعی برمی‌شمرد. به عبارت دیگر، از دید او شکل‌گیری نوگرایی[3]، نقطۀ غایی تحوّلات جامعه است که نیازمند جهان‌شمولی[4] آحاد جامعه با ارزش‌ها و معیارهای جهان‌شمول[5] بوده و در این بین، دانشگاه[6] (با تمام معنای واژگانی خود) نقش نوعی گرمخانه[7] را ایفا می‌کند که شهروندان آینده را آمادۀ حضور در جامعه می‌سازد (ن.ک. به ترنر[8]، 1993).

بنابراین انگاره، وظیفۀ دانشگاه در پیشبرد مرزهای دانش محدود نمی‌شود، بلکه هدف اصلی دانشگاه آماده‌سازی شهروندان برای نقش‌آفرینی در تحقّق اهداف زندگی اجتماعی است؛ متعاقباً مخاطب دانشگاه نیز تنها لایۀ نخبگانی جامعه نبوده و بلکه تمام افراد جامعه است؛ و از این جهت است که دانشگاه‌های باز یا آزاد[9] (به بیان بهتر: دانشگاه‌های اجتماعی) در سطح جوامع و به منظور توسعۀ گفتمان مشارکت و پیشرفت، شکل گرفته‌اند (ن.ک. به تِیت[10]، 2008).

امروزه، به دلایل متعدّدی که شرح آن در این مقال نمی‌گنجد، بر بسیاری از اندیشمندان جهان روشن شده است که نوگرایی یا همان «مدرنیسم[11]»، افقی رو به زوال خواهد داشت و آن‌چه جامعه‌شناسان مغرب‌زمین درخصوص غایت نظام‌های اجتماعی و سیاسی می‌انگاشتند، با چالش‌ها و ابهام‌های جدّی روبه‌رو است؛ امّا صرف‌نظر از آیندۀ اجتماعی شکست‌خوردۀ بی‌خدایی، الگوهای کارکردی که از سوی صاحب‌نظران جهت جامعه‌پذیری[12] افراد و نظام‌سازی[13] مطرح گشته است، همچنان مهم و شایان توجّه است.

در کشورمان ایران، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (به عنوان عالی‌ترین نهاد بالادست آموزش)، بارها به اهمیّت و ضرورت وجود «دانشگاه اجتماعی» یا «اجتماعی شدن دانشگاه» اشاره کرده‌اند؛ از جمله محمّدمهدی طهرانچی (رئیس دانشگاه آزاد اسلامی از 1397 تا کنون) که بارها دانشگاه آزاد اسلامی را دانشگاهی اجتماعی برشمرده که می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای گوناگون کشور باشد (ببینید طهرانچی، 1399، 1 و طهرانچی، 1399، 2) یا منصور غلامی (وزیر علوم، تحقیقات و فنّاوری از 1396 تا 1400) که صراحتاً اذعان داشته است: «بی‌تردید اگر غایت دانشگاه تولید علم برای علم باشد، این دانشگاه نمی‌تواند دانشگاه اجتماعی و مؤثر باشد؛ چراکه این دانشگاه، نهادی با مردم و برای مردم نخواهد بود» (غلامی، 1398). از این رو است که به نظر می‌رسد دانشگاه اجتماعی، نهادی جامعه‌ساز است که نادیده گرفتن آن در آینده‌پژوهی اجتماعی و حرکت به سوی تمدّن‌سازی ناممکن است.

با عنایت به آن‌چه از نظر گذشت، پرسش اصلی این یادداشت آن است که آیا می‌توان به جریان اربعین (که مدّت‌ها است از قالب یک رویداد فاصله گرفته است)، همانند یک دانشگاه اجتماعی الهی نگریست؟ و اگر پاسخ مثبت است، چگونه می‌توان این دانشگاه را توصیف کرد؟

نخستین ویژگی بارز دانشگاه اجتماعی، باز کردن در دانشگاه به روی تمام افراد جامعه و سخت‌گیری اندک در غربال اوّلیه و شیوه‌های گزینش است. پذیرش دانشگاه اجتماعی، فراگیر است و مخاطب آن لزوماً افراد ویژه نیست؛ هرچند که نخبگان و سرآمدان نیز ممکن است به دلایل متعدّد به دانشگاه اجتماعی مراجعه نمایند. به نظر می‌رسد در اربعین سیّد و سالار شهیدان نیز چنین اتّفاقی می‌افتد. مخاطب اربعین (به‌رغم مناسبت‌ها یا زیارات اماکن مقدّس دیگر)، عموم شیعیان، مسلمانان، اهل کتاب و حتّی بی‌خدایان است. ماهیت اربعین، رنگ به رنگ و گوناگون است؛ گستره‌ای از نژادها، اقوام، زبان‌ها، فرهنگ‌ها و نگرش‌های مختلف در این حرکت جهانی حضور پیدا می‌کنند. اگرچه که اعتقاد به توفیق و طلبیده شدن از سوی صاحب سفره، باوری صحیح است، امّا آسمانی شدن افراد در ایّام و جریان اربعین -که سالانه تعداد زوّار آن رو به افزایش است- آسان و دست‌یافتنی‌تر از هر زمان و مکان دیگر است.

در دانشگاه اجتماعی، محتوا و هدف، حتماً بر ابزار و رویکرد غلبه دارد؛ و این در حالی است که حفظ قالب‌ها و رویه‌ها به شدّت در سایر نظام‌های دانشگاهی، حیاتی است. بسیاری از دانشگاه‌های اجتماعی از روش‌های آموزش از راه دور، آموزش مجازی و آموزش به همراه پشتیبان استفاده می‌کنند؛ و در چارچوب برنامه‌های آموزشی از پیش تعیین‌شده باقی نمی‌مانند؛ چراکه تحقّق هدف، مهم‌تر است. جریان اربعین، به شکستن کلیشه‌ها در حوزه‌های گوناگون مشهور است. زائران اربعین، تنها مسافرانی در جهان هستند که نمی‌دانند چه زمانی کجای مسیر خواهند بود، چه خواهند خورد، چه خواهند نوشید و کجا اطراق خواهند کرد؛ آن‌چه مهم است، طیّ طریق و رسیدن به مقصد و امام(ع) است؛ ضمن آن‌که اربعین، تنها سفری در جهان است که آداب آن، نماندن در مقصد را حکم می‌کند. اربعین، مصداق بارز بیرون آمدن از الگوهای از پیش تعیین شده و پدیدار شدن الگوهای رفتاری نوآورانه و اقتضایی است.

دانشگاه‌های اجتماعی، متمرکز بر پاسخ‌گویی به آن‌دسته از نیازهایی هستند که نظام آموزش عالی به هر دلیل از پاسخ به آن‌ها عاجز است؛ به عنوان مثال، حضور دانشگاه در دورترین مناطق جغرافیایی، چابکی در ایجاد رشته‌های متفاوت، آموزش اقشار خاص و … . مشابه همین کارکرد در جریان عظیم اربعین به شکل کاملاً واضح دیده می‌شود. بر همگان آشکار است که دولت‌ها، سازمان‌ها، دفاتر و اداره‌ها، رستوران‌ها و مراکز اقامتی، کسب‌وکارها و شرکت‌ها اگرچه در تمهید جریان اربعین به عنوان یک بازیگر نقش‌آفرینی می‌کنند، امّا هیچ‌گاه نمی‌توانند نیازهای گوناگون مادّی و غیرمادّی انبوه زوّار را برآورند. به عبارت دیگر، جریان اربعین هنری دارد که دستگاه‌ها و نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بشر، از ادا کردن آن عاجزند.

دانشگاه اجتماعی نوعی عدالت آموزشی را فراهم می‌آورد که آموزش عالی به دلیل منافع یا جهت‌گیری خاص، نمی‌تواند چنین فرصت برابری را برای تمام افراد جامعه ایجاد کند. به عبارت دیگر، این‌که «چه کسی بوده‌ای؟» در بهره‌مندی از خدمات آموزش عالی بسیار مهم است؛ امّا در بهره‌مندی از خدمات دانشگاه اجتماعی، چندان مهم نیست. در طریق نورانی اربعین، آیا برای خدّام سیّد و سالار شهیدان، مهم است که زوّار او، چه جنسیتی دارند، از کجا آمده‌اند، تحصیلات‌شان چیست، چه شغلی دارند یا چه میزان پول در جیب دارند؟ چه‌کسی چه غذایی بردارد؟ چه کسی در کدام اتاق بخوابد؟ آیا راه به سوی ضریح برای کسی باز می‌شود؟ یا از سوی دیگر، آیا برای زوّار سیّد و سالار شهیدان مهم است که صاحب موکب چه شغلی داشته یا چه تحصیلاتی دارد یا کجا زندگی می‌کند؟ در تمامی جریان اربعین، عدالت مطلق در تمام بده-بستان‌های اجتماعی نسبت به «زائر»بودن یا «خادم»بودن یک انسان، چشم‌نواز است.

و نهایتاً دانشگاه اجتماعی در پی ملّت‌سازی[14] است. در موقعیتی که دولت‌ها و دانشگاه‌های ملّی نیازمند کمک باشند، دانشگاه اجتماعی جهت افزایش مشارکت شهروندان، یاری رساندن به توسعۀ اقتصادی و همکاری در حلّ بحران‌های اجتماعی وارد عمل می‌شود. در دوران غیبت آیا به‌جز جریان اربعین، موقعیت دیگری در تاریخ اسلام وجود داشته که حضور میلیونی و جهانی ملّت در مقابل امام(ع)، به مفهوم بازیابی ولایت و بازگشت به حاکمیت الهی معنا ببخشد؟ اربعین، کانون گرد هم آمدن گزاره‌ها، نظریه‌ها و الگوهای وحدانی با محوریت اندیشۀ تشیّع است و بدون شک، نقطۀ آغازی است که حرکت به سوی تمدّن نوین اسلامی را رقم می‌زند؛ جایی که ملّت خود را می‌شناسد، هویّت خود را بازتعریف می‌کند، جایگاه خود را می‌یابد و حرکت را به سوی آیندۀ معهود آغاز می‌کند.

اگر اربعین را همانند یک دانشگاه اجتماعی الهی درک کنیم، هرسال و هر فرصت ما برای زیارت اربعین، یک نیم‌سال تحصیلی ما است. ما ابنای بشر همانند دانشجویانی هستیم که باید تمام تلاش خود را برای یادگیری در فضای صمیمی و دوست داشتنی دانشگاه به‌کار گیریم و از حواشی بپرهیزیم. عضو تشکّل‌ها و انجمن‌های دانشجویی دانشگاه شویم و کارآموزی کنیم. از رزق و آسایش فراهم‌شده در دانشگاه استفاده کنیم و رشد نماییم.  دانشگاه اجتماعی اربعین، مانند یک گرمخانه، ما را برای حضور در عصر ظهور امام غایب(عج) آماده می‌کند. آیا آماده هستیم که هرچه داریم بفروشیم و در عرض یک هفته، هزینۀ خوراک کنیم برای کسانی که نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم که از کجا آمده‌اند؟ آیا آمادۀ دل‌سپردن به جادّه با پای پیاده هستیم در پی امام(ع)؟ این عناوین، احتمالاً درس‌های پیش‌نیاز و درس‌های پایۀ ما باشد. دانشگاه اربعین چه درس‌های اختصاصی برای هریک از ما در جدول آموزشی گرایش‌مان دارد؟ آیا اساتید راهنمای طریق را خوب شناخته‌ایم؟ رساله یا رسالت ما در چه موضوعی باشد؟

اگر اربعین را همانند یک دانشگاه اجتماعی الهی درک کنیم، باید در پی پاسخ به این پرسش‌ها باشیم؛ و این ادای شکرانه‌ای در محضر رئیس گران‌قدر دانشگاه است که پس از هزار و اندی سال، درهای دانشگاه خود را به روی ما باز کرده و به ما اجازۀ ورود به حریم نورانی دانشگاه خود داده است. امید که دانشجویان خوبی باشیم و با فارغ‌التّحصیلی از دانشگاه اربعین، شایستگی‌های موردنیاز جهت حضور در تمدّن آینده و عرصۀ ظهور را بیابیم.

منابع:

  • طهرانچی، محمّدمهدی (1399). دانشگاه آزاد اسلامی به‌عنوان یک نهاد علمی و مردمی می‌تواند پشتیبان توسعه شهری باشد. 19/8/1399. شورای عالی انقلاب فرهنگی. کد خبر: 15188.
  • طهرانچی، محمّدمهدی (1399). دانشگاه‌ها نیازمند مدل تربیتی تقریبی هستند. 25/11/1399. شورای عالی انقلاب فرهنگی. کد خبر: 16267.
  • غلامی، منصور (1398). دانشگاه در زمانه جدید. 16/4/1398. پایگاه اطّلاع‌رسانی دولت. کد خبر: 324492.
  • Tait, A. (2008). What are open universities for?. Open Learning: The Journal of Open, Distance and e-Learning, 23:2, 85-93.
  • Turner, B.S. (1993). Talcott Parsons, Universalism and the Educational Revolution: Democracy versus Professionalism. The British Journal of Sociology, 44(1), 1–24.

[1]  Talcott Parsons

[2]  Social Systems

[3]  Modernity

[4]  Universalism

[5]  Universalistic Values & Standards

[6]  University

[7]  Incubator

[8]  Turner

[9]  Open Universities

[10]  Tait

[11]  Modernism

[12]  Socialization

[13]  System Design

[14]  Nation‐Building

ارجاع به این مقاله به شیوۀ APA

احمدی، محمّدمیلاد (1402، شهریور 26). اربعین همانند یک دانشگاه اجتماعی. وب‌گاه شخصی دکتر محمّدمیلاد احمدی. https://mmiladahmadi.ir/2023/09/17/arbaeen-as-an-open-university/

Ahmadi, M.M. (2023, September 17). Arbaeen as an Open University. Personal website of Dr. Mohammad Milad Ahmadi. https://mmiladahmadi.ir/2023/09/17/arbaeen-as-an-open-university/

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا