
میخواهم امشب لابهلای این آلودگیها، قصّۀ «تیلیکوم» را برایتان بگویم که چندوقتی است فکرش از ذهنم بیرون نمیرود.
تیلیکوم یک دلفین اقیانوسی (نهنگِ قاتل) بود که در 2 سالگی به دام انداخته شد و بابت برنامههای ارتباط با انسان، ساخت مستند و اجرای نمایش در باغ وحش، عمرش را در ویکتوریای کانادا و فلوریدای امریکا گذراند.
به غیر از مستند Blackfish (2013) که دربارۀ زندگی نهنگهای قاتل است و تیلیکوم، یکی از شخصیتهای آن است، تیلیکوم به خاطر 3 قتل در دنیای ما آدمها مشهور شد.
درحالیکه در هیچکجای تاریخ، خبری مبنی بر حملۀ دلفینها به کشتیها یا قایقهای انسان ثبت نشده بود، تیلیکوم در قتل 3 انسان نقش داشت. یکی کِلتی بِرن 21 سالهی کمکمربّی، که تیلیکوم و دو دلفین اقیانوسی دیگر او را به داخل استخر کشیدند و اجازه نداند به سطح آب بیاید؛ دیگری دنیل دوکس 27 ساله که یواشکی داخل پارک آبی شده بود تا تیلیکوم را ببیند و فردای آن روز درحالی او را یافتند که با زخمها و کوفتگیهای زیادی براثر خفگی مرده بود؛ و نهایتاً داون برانچو، مربّی 40 ساله تیلیکوم، که پس از یک نمایش بزرگ، تیلیکوم او را از موهای دُماسبیش گرفته بود و کشیده بود به داخل آب، و نگذاشت تا به سطح آب برسد.
چرا موجود هوشمندی که کُشتن بلد نیست دست به کُشتن میزند؟ آن هم نه از روی غریزه و گرسنگی، بلکه از روی خشم؛ درحالیکه درک بسیار بالایی از محیط اطرافش دارد و میفهمد که انسان مثل خودش آبشش ندارد؟
این چه خشم و غم و دردی است که به یک موجودِ زیبا و باهوشِ شگفتانگیز 50 تُنی وارد کردهایم؟
این یکی از بزرگترین جنایتهای بشر است. قاتل کردن نهنگِ قاتلی که قاتل نبوده…